تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
ساعت 21:15 پنجشنبه 11 مهرماه1398 هم زمان با شب شهادت حضرت رقیه (س) دختر سه ساله ی امام حسین(ع) ، به همت گروه نمایش جنت الحسین(ع) وابسته به انجمن هنرهای نمایشی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ، «نمایش مذهبی غریبه ی شام »بر گرفته از مقاتل « معالی السبطین ، مقتل ابن مخنف و لهوف»در بقعه ی متبرکه ی امامزاده عبدالله بن علی(ع)ودعبل خزایی برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ؛ این نمایش با حضور رضا ذاکری سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش و سوگواران اباعبدالله الحسین(ع) به مدت 3 ساعت به کارگردانی محمد حیدری و احمد خدادادی برگزار شد .
در بخشی از این نمایش مذهبی آمده است : طفل سه ساله امام حسین (ع) شبى از شبها پدر را در عالم رویا دید و از دیدارش شاد گردید و در ظل مرحمتش آرمید و فلک ستیزه جو، این نوع استراحت را براى آن صغیره نتوانست ببیند. چون آن محترمه از خواب بیدار شد پدر خود را ندید. شروع به گریه کردن کرد. هر چه اهل بیت عل(ع)او را تسلى دادند آرام نشد. سبب گریه را از او پرسیدند، آن مظلومه در جواب فرمود : «این ابى ابتونى بوالدى و قره عینى /// کجاست پدر من ، بیاورید پدر مرا و نور چشم مرا». پس آن مصیبت زدگان دانستند که آن یتیم پدر را در خواب دیده است ، هر چند تسلى دادند آرام نشد. خود اهل بیت نیز منتظر بهانه براى گریه بودند، لذا گریه ی سکوت شب را شکست . همه با آن صغیره هم آواز شده مشغول گریه و زارى و ناله شدند. پس موهاى خود را پریشان نموده و سیلى بر صورت ها مى زدند و خاک خرابه را بر سر خود مى ریختند، و صداى گریه ایشان چنان بلند گردید که به گوش یزید پلید کافر رسید.
در بخش دیگری از این نمایش به زمانی اشاره می شود که سر امام حسین(ع) در دستان حضرت رقیه قرار می گیرد و این بار پدر در سوگ رقيه نشسته و با دخترش صحبت می کند ؛ « چقدر بيتابي دخترم! اين همه دلشكستگي چرا؟ مگر دستهاي كوچكت در امتداد نيايش عمه، تنها از خدا آمدن بابا را طلب نكرد؟ اينك آمدهام در ضيافت شبانهات و در آرامش خرابهات. كوچك دلشكستهام! پيشتر نيز با تو بودم و ميديدمت. شعله بر دامان و سوختهتر از خيمه آه ميكشيدي و در آميزه خار و تاول، آبله و اشك، صحراي گردان را به اميد سر پناهي ميسپردي. مهربان دلشكستهام! صبور صميمي! مسافر غريب و كوچك من! مگر نگفتي كه بابا كه آمد، آرام ميگيرم؟ اين همه ناآرامي چرا؟ مگر نگفتي بابا كه آمد سر بر دامانش ميگذارم و ميخوابم؟ نه …، نه دختركم نخواب! ميدانم اگر بخوابي، ديگر عمه نميخوابد. ميدانم خواب تو، خواب همه را آشفته ميكند. نه … نخواب دخترم! دخترم! بگذار لبهاي چوب خوردهام امشب ميهمان بوسهاي باشد از پيشاني سنگ خوردهات؛ از گيسوي پريشان چنگ خوردهات؛ از شانههاي معصوم تازيانه ديدهات؛ از صورت رنگ پريده سيلي خوردهات. بگذار امشب، مثل شب آرامش تنور بر زانوان زهرا آسوده بخوابم. نه دخترم! نخواب! بگذار بابا بخوابد. و چنين شد كه رقيه (س)، هنگامي كه سر پدر در آغوشش بود، جان سپرد.
معرفی نقش آفرینان :
«میلاد چنانه ـ ناجی چنانی ـ سید امین کاظمی ـ علی شرف آبادی ـ هادی نیسی ـ محمد دیناروند ـ حسین لالوند ـ علیرضا کاظم نژاد ـ جلیل چنانی ـ غلام علی نادی ـ محمد مولائی ـ علی زارع ـ ابوالفضل خنیفر ـ دانیال نیسی ـ منصور زبید ـ رقیه شرف آبادی ـ سمانه خنیفر ـ نگین دیناروند ـ مینا پرنیان ـ گلناز دیناروند ـ مائده لطفاوی ـ وداد سواری ـ ستایش کاظم نژاد ـ مریم چنانی ـ رقیه سگوند ـ زهرا رجب پور ـ ام البنین شیری ـ و زهرا بنداوی .»
معرفی عوامل اجرایی :
احمد خدادادی «مدیر گروه» ـ زنده یاد مرحوم حیدر عبدالهی «نویسنده» ـ محمد حیدری اصل و احمد خدادادی«کارگردان» ـ محمدعلی محبی و ناجی چنانی«مشاوران کارگردان» ـ ناجی چنانی«مسئول روابط عمومی» ـ ابراهیم حاتمی «تصویربردار» ـ محمدعلی محبی«افکتور» ـ محمد جواد خصافی زاده« صدابردار و نورپرداز» ـ الهام مسحنه «انتظامات خواهران» ـ رضا حسن غلامعلی«هماهنگ کننده» ـ شاکر سعدی«راوی» ـ رضا حسن غلام علی«عکاس»
معرفی گروه تدارکات :
مصطفی بافتنی ـ مهدی کریمی ـ علی واهب فر ـ جواد نیسی ـ محمد سگوند
با تشکر از :
اداره ی اوقاف و امور خیریه ی شهرستان شوش ـ مرکز افق بقعه ی متبرکه ی امامزاده عبدالله بن علی(ع) و دعبل خزایی ـ اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش ـ هیئت امنای مسجد زین العابدین ـ پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز ـ فرمانده ی نیروی انتظامی و بسیج جامعه زنان سپاه ناحیه ی شهرستان شوش